انجمن ادبی رقص باران

امیدبفا تخلص سیاوش باران _معصمومه مهدوی تخلص میم طوبی

مجازی

تاولی شد !

عشق های مجازی 

به لهجه ی لب ها .

بسان حباب ی روی آب 

عشق را در عمل باید جست 



امیدبفا(سیاوش باران)


[ يكشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۴۶ ب.ظ ] [ امیدبفا(سیاوش باران)-معصومه مهدوی(میم طوبی) ]

[ ۰ ]

تماشای تو

بهاررا با خیال تو به تماشا نشستم

ازپنجره رویای با تو بودن

جهان را برنگ چشمانت

آبی آسمانی دیدم

ودرفصل رویش اندیشه باتو بودن

سبزشدم

و به شکوفه نشستم

آنگاه که نسیم عطرحضورتو

فضای کلبه ام راگلباران کرد

نهال قامتت را 

در دفترشعرم کاشته ام 

تا ریشه بدواند و قد کشد

 تا اوج احساسم

ومن هم درسایه ی محبت تو 

به انتظار بنشینم

تا بهاری بعد ...


امیدبفا(سیاوش باران)




[ يكشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۴۵ ب.ظ ] [ امیدبفا(سیاوش باران)-معصومه مهدوی(میم طوبی) ]

[ ۱ ]

آبرو بردیم

ما...

 که بردیم آبرو از عشق، 

پس دیگر چرا…

عشق را 

با واژه هامان بی شرافت می کنیم؟


امیدبفا(سیاوش باران)


[ پنجشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۳۲ ب.ظ ] [ امیدبفا(سیاوش باران)-معصومه مهدوی(میم طوبی) ]

[ ۰ ]

درد انتظار

از حد گذشت درد و انتظار من امشب

دل رفته ز کف نیست اختیار من امشب


گریان شمع پر چو کند روی کاسه را

اشک ازدو دیده ریخت به رخسار من امشب


هستی فنا دل تک و تنها زیست امروز

تاراج بگشت گوهر و انبار من امشب


دل بی بس و لاچار و سر افگنده فتاده

غمها بشده مالک و سر کار من امشب


بلبل ز قفس رنجه شد و رو به هوا کرد

برگها چو خزان ریخت ز گلزار من امشب


از مهر او جنازه ی بر پا بشد امروز

افراشته است علم در مزار من امشب


از هیچ کسی عرض و نیازی نمی شنود

هست ماتمی بر پا به دربار من امشب


جز از جفای یار زبان را سخن کجاست 

الظام و کذب و آه شد شعار من امشب


در انتظار حرف خوش گوش خسته است 

جز غم چیزی می نگفت اخبار من امشب


احوال دل این امید بفا چه کسی داند

اشک ریخت قلم در دل اشعار من امشب



امیدبفا(سیاوش باران)




[ پنجشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۰۰ ب.ظ ] [ امیدبفا(سیاوش باران)-معصومه مهدوی(میم طوبی) ]

[ ۰ ]

عشق

مثل دریایی که مردابی ست وقتی راکد است 

عشق اگر راکد شود، لای و لجن فرمان‌رواست


امیدبفا(سیاوش باران )


[ پنجشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۵۷ ب.ظ ] [ امیدبفا(سیاوش باران)-معصومه مهدوی(میم طوبی) ]

[ ۰ ]

مست خیال

من گاه گاهی خوب عارفانه می شوم

 در هوای تو ای یار شاعرانه می شوم 


مجنون تو ام تو بی خبر از حالم مباش 

گاه مست خیال تو گاه دیوانه می شوم



امیدبفا(سیاوش باران)


[ پنجشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۴۵ ق.ظ ] [ امیدبفا(سیاوش باران)-معصومه مهدوی(میم طوبی) ]

[ ۰ ]

خواب کهکشان

دیده ازهجوم اشک سیل خروشان شد

قصر دل شکست اخر خانه ها بیابان شد


بر همه نکو گفتم حس ها همه خفته

گوش ها کر و خسته دست ها بدامان شد


عالم از خروش دل وادی ی جنون امد

دین ها همه کفر و کفر ها مسلمان شد


بهر طواف کوی دوست ذوق بیخودی ها کن

ذره ها ز حجم او شعله های سوزان شد


خواب کهکشان ما تعبیر چه روزی بود 

از قضا به مصر ما یوسفی به کنعان شد


در بساط حیرانی راه مقصد ما چیست

از طلب محیط ما طور ها نمایان شد



امیدبفا(سیاوش باران)




[ پنجشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۱۰ ق.ظ ] [ امیدبفا(سیاوش باران)-معصومه مهدوی(میم طوبی) ]

[ ۰ ]

نیم دیگر من

نیمی ازمن...

خسته از دویدنها

نشته وآواز عشق می خواند.

نیمی از من...

کجای جهان 

عاشقی می کند!



امیدبفا(سیاوش باران)



[ پنجشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۰۲ ق.ظ ] [ امیدبفا(سیاوش باران)-معصومه مهدوی(میم طوبی) ]

[ ۰ ]

خورشید

تو میخوابی

و عمر شب

طولانی تر میشود

بیدار شو

خورشید من

ای قاتل شب های تار...


امید بفا (سیاوش باران)


ترجمه به زبان ترکی


sen yatiyor san

Ve Gece omri

Ozaniyor

Oyan

Gonashim manim

bulanık gecenin katili ...




سن یاتیورسان 

و گجنین عمری 

اوزانیور 

اویان 

منیم گونشیم 

ای منیم تارگجلریمین قاتیلی ...



کانال رقص باران 

https://telegram.me/omidbafa

[ چهارشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۵ ب.ظ ] [ امیدبفا(سیاوش باران)-معصومه مهدوی(میم طوبی) ]

[ ۰ ]

یغما

تمام روز

تماماخوشی هایم را

و در کل تمام داشته هایم را

آن بی مهری و خود خواهی ات

سر انجام به یغما برد

در لای دو ورق

آن هم بنام تاریخ...!



امیدبفا(سیاوش باران)



https://telegram.me/omidbafa

[ چهارشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۴ ب.ظ ] [ امیدبفا(سیاوش باران)-معصومه مهدوی(میم طوبی) ]

[ ۰ ]